توصیه اول:
یکی از لازمه های پیشرفت در رشته حسابداری و کسب درآمد بیشتر، داشتن اطلاعات کافی و به روز در زمینه مباحث اصلی رشته حسابداری و موارد مرتبط به آن از قبیل قانون تجارت، قانون مالیات های مستقیم، قانون مالیات بر ارزش افزوده، قانون کار و تامین اجتماعی، مسائل اقتصادی، بخشنامه و اصلاحیه های مرتبط با قوانین ذکر شده و مطالب دیگر می باشد.
منابع مطالعاتی شما می توانند کتاب، روزنامه، مجله، فیلم های آموزشی، اینترنت و … باشند. با توجه به تغییرات زیادی که در زمینه اطلاعات اتفاق می افتد این مورد روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند.
توصیه دوم:
فروشندگان کالا همیشه سعی دارند کالای خود را به بالاترین قیمت بفروشند و خریداران نیز سعی می کنند آن را با کم ترین قیمت خریداری کنند. در این حالت تصمیم گیرنده نهایی در خصوص فروش کالا با قیمت خاص، فروشنده می باشد و نه خریدار.
در نظر داشته باشید در زمان مصاحبه های شغلی، شما باید در جایگاه فروشنده خدمات و تخصص قرار بگیرید و در خصوص قیمت خدمات خود چانه زنی کنید و نقش فروشنده را به طرف مقابل واگذار نکنید تا قیمت خدمات شما توسط وی و مطابق منافع او مشخص شود و منافع شما نادیده گرفته شود.
همچنین این موضوع را در نظر داشته باشند که نیاز دو طرف باعث انجام این مصاحبه شده است: نیاز شما به شغل و کسب درآمد و نیاز شرکت و یا طرف مقابل به دریافت خدمات از شما جهت پیش برد اهداف و در نهایت کسب درآمد.
شرط مهم برای توصیه دوم این است تجربه و تخصص شما برای انجام کار مورد نظر، خوب و کافی باشد تا قدرت چانه زنی داشته باشید.
حسابداری حرفه ای وسیع و پویا می باشد و مداوم خود را با نیاز های کاربران تطبیق می دهد. در طول چند دهه گذشته شاخه های زیادی به حسابداری اضافه شده که اغلب بر اساس نیاز های کاربران بوده است.
انواع شکل های حسابداری عبارتند از :
- حسابداری مالی
- حسابداری مدیریت
- حسابداری دولتی
- حسابداری مالیاتی
- حسابداری پروژه
- حسابداری اجتماعی
- حسابداری مالی یا گزارش های مالی، فرآیند تولید اطلاعات برای استفاده کنندگان خارجی سازمان می باشد که معمولا در فرم صورت های مالی می باشد. صورت های مالی معمولا عملکرد موسسه را منعکس می نماید و جایگاه فعلی آن را مشخص می کند. صورت های مالی بر اساس استاندارد های حسابداری و یا اصول (GAAP) تهیه و تنظیم می شوند. استانداردهای حسابداری دستور العمل های لازم جهت تنظیم صورت های مالی را تشریح نموده است.
- حسابداری مدیریت اطلاعات لازم جهت استفاده از کاربران اولیه سازمان (درون سازمانی) از جمله مدیران را فراهم می نماید. به طور کلی اطلاعات این دسته کامل و شامل تر از اطلاعات برای استفاده کنندگان خارجی سازمان می باشد برای اینکه مدیران سازمان را قادر سازد تا به اهداف استراتژیک و اهداف بلند مدت خویش تحقق بخشند. اطلاعات این دسته در فرم هایی مانند بودجه و پیش بینی، به سازمان این امکان را می دهد تا اهداف موثر و درستی برای آینده پیش بینی نموده و عملکرد گذشته سازمان را به درستی ارزیابی کنند. شکل و محتوای گزارشات تولید شده صرفا برای مدیران سازمان تهیه و تنظیم می شود.
حسابداری صنعتی شاخه ای از حسابداری مدیریت است که شامل تکنیک های مختلفی جهت نظارت و کنترل هزینه های تولید می باشد. کاربرد حسابداری صنعتی بیشتر برای آنالیز تولید و اهداف تولید می باشد. صورت های مالی برای گزارش این دسته فراهم گشته است.
- حسابداری دولتی به عنوان حسابداری دولتی یا حسابداری بخش عمومی شناخته می شود. حسابداری دولتی به نوعی از حسابداری اشاره دارد که توسط دولت در کشور استفاده می شود و مقداری با حسابداری بخش خصوصی فرق دارد. نیاز به یک سیستم حسابداری متفاوت در دولت بخاطر اهداف نهاد های دولتی و غیر انتفاعی بودن نهاد های دولتی باعث به وجود آمدن این نوع از حسابداری گردیده است. حسابداری دولتی تضمین موقعیت مالی و نشان دهنده عملکرد بخش دولتی در جامعه می باشد. به عبارت دیگر نشان دهنده این است که ارگان های دولتی وظایف خود را به درستی انجام داده اند و بودجه دریافتی خودرا در چه قسمت هایی مصرف نموده اند. حسابداری دولتی به وسیله قانون های مختلف و با استفاده از اهرم مقامات قضایی در صدد بهتر اجرا شدن برنامه های دولتی می باشد.
- حسابداری مالیاتی به حسابداری برای امور مالیاتی اشاره دارد. این بخش توسط سازمان امور مالیاتی جهت دریافت مالیات های بخش خصوصی توسعه داده شده است. بیشتر قوانین این بخش از قوانین صورت های مالی و همچنین قوانینی که در بخش دولتی مورد استفاده است متمایز هستند. به عبارت دیگر، حسابداری مالیاتی تهیه صورت های مالی طبق قوانین تهیه صورت های مالی استاندارد (استاندارد های حسابداری) اما متناسب با قوانین سازمان مالیاتی است. اطلاعات این بخش توسط کارشناسان مالیاتی تحلیل می شود و پس از آن در جهت برآورد بدهی مالیاتی شرکت ها و وصول آنها استفاده می شود.
- حسابداری پیمانکاری به استفاده از سیستم حسابداری برای پیگیری پیشرفت مالی یک پروژه از طریق گزارش های مالی می باشد.
- حسابداری پیمانکاری یک جزء حیاتی از مدیریت یک پروژه می باشد. حسابداری پیمانکاری یک شاخه تخصصی از حسابداری مدیریت اما با تمرکز روی تضمین موفقیت مالی پروژه های شرکت مانند راه اندازی خط تولید یک محصول جدید و یا ساخت یک پارت جدید شرکت می باشد. حسابداری پیمانکاری می تواند باعث موفقیت شرکت های پیمانکاری محور (پروژه محور) مانند شرکت های ساخت و ساز باشد.
- حسابداری اجتماعی که همچنین به عنوان گزارش مسئولیت اجتماعی و حسابداری توسعه پایدار شرکت ها شناخته می شود، اشاره به فرایند گزارش دادن پیامد فعالیت های یک سازمان در محیط و اجتماع آن دارد. حسابداری اجتماعی در درجه اول در قالب گزارش محیطی همراه با گزارش سالانه شرکت ها گزارش داده می شود. حسابداری اجتماعی هنور در مراحل اولیه توسعه است و به عنوان پاسخی به آگاهی در حال رشد از محیط در میان مردم در سطح گسترده محسوب می شود.
مبلغ بازیافتنی: خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر است.
بهای جایگزینی: عبارت است از مخارجی که باید برای خرید یا ساخت یک قلم موجودی کاملا مشابه تحمل شود.
خالص ارزش فروش: عبارت است از بهای فروش (بعد از کسر تخفیفات تجاری ولی قبل از تخفیفات مربوط به تسویه حساب) پس از کسر:
الف. مخارج برآوردی تکمیل و
ب. مخارج برآوردی بازاریابی، فروش و توزیع
ارزش اقتصادی: ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی از جمله جریان های نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن.
ارزش منصفانه: مبلغی است که خریداری مطلع و مایل و فروشندهای مطلع و مایل میتوانند در معاملهای حقیقی و در شرایط عادی، یک دارایی را در ازای مبلغ مزبور با یکدیگر مبادله کنند.
بهای جایگزینی مستهلک شده: عبارت است از بهای ناخالص جایگزینی یک دارایی (یعنی بهای جاری جایگزینی یک دارایی نو با توان خدمتدهی مشابه) پس از کسر استهلاک مبتنی بر بهای مزبور و مدت استفاده شده از آن دارایی.
بهای تمام شده: مبلغ وجه نقد یا معادل نقد پرداختی و یا ارزش منصفانه سایر مابهازاهایی که جهت تحصیل یک دارایی در زمان تحصیل یا ساخت آن واگذار شده است و در صورت مصداق، مبلغی که براساس الزامات خاص سایر استانداردهای حسابداری (مانند مخارج تامین مالی) به آن دارایی تخصیص یافته است.
مبلغ دفتری: مبلغی که دارایی پس از کسر استهلاک انباشته و زیان کاهش ارزش انباشته مربوط، به آن مبلغ در ترازنامه منعکس میشود.
ناخالص مبلغ دفتری: بهای تمام شده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهای تمام شده
مبلغ استهلاکپذیر: بهای تمام شده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهای تمام شده در صورت های مالی، به کسر ارزش باقیمانده آن.
ارزش باقیمانده: مبلغ برآوردی که واحد تجاری در حال حاضر میتواند از واگذاری دارایی پس از کسر مخارج برآوردی واگذاری بدست آورد، با این فرض که دارایی در وضعیت متصور در پایان عمر مفید باشد.
ارزش باقیمانده تضمین شده عبارت است از:
الف.در مورد اجارهکننده، آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که توسط اجارهکننده یا شخص وابسته به وی تضمین گردیده است (مبلغ تضمین شده حداکثر مبلغی است که میتواند تحت هر شرایطی قابل پرداخت باشد) و
ب.در مورد اجارهدهنده، آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که توسط اجارهکننده یا شخص ثالثی تضمین شده است.
مبلغ بازیافتنی: خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر است.
بهای جایگزینی: عبارت است از مخارجی که باید برای خرید یا ساخت یک قلم موجودی کاملا مشابه تحمل شود.
خالص ارزش فروش: عبارت است از بهای فروش (بعد از کسر تخفیفات تجاری ولی قبل از تخفیفات مربوط به تسویه حساب) پس از کسر:
الف. مخارج برآوردی تکمیل و
ب. مخارج برآوردی بازاریابی، فروش و توزیع
ارزش اقتصادی: ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی از جمله جریان های نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن.
ارزش منصفانه: مبلغی است که خریداری مطلع و مایل و فروشندهای مطلع و مایل میتوانند در معاملهای حقیقی و در شرایط عادی، یک دارایی را در ازای مبلغ مزبور با یکدیگر مبادله کنند.
بهای جایگزینی مستهلک شده: عبارت است از بهای ناخالص جایگزینی یک دارایی (یعنی بهای جاری جایگزینی یک دارایی نو با توان خدمتدهی مشابه) پس از کسر استهلاک مبتنی بر بهای مزبور و مدت استفاده شده از آن دارایی.
بهای تمام شده: مبلغ وجه نقد یا معادل نقد پرداختی و یا ارزش منصفانه سایر مابهازاهایی که جهت تحصیل یک دارایی در زمان تحصیل یا ساخت آن واگذار شده است و در صورت مصداق، مبلغی که براساس الزامات خاص سایر استانداردهای حسابداری (مانند مخارج تامین مالی) به آن دارایی تخصیص یافته است.
مبلغ دفتری: مبلغی که دارایی پس از کسر استهلاک انباشته و زیان کاهش ارزش انباشته مربوط، به آن مبلغ در ترازنامه منعکس میشود.
ناخالص مبلغ دفتری: بهای تمام شده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهای تمام شده
مبلغ استهلاکپذیر: بهای تمام شده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهای تمام شده در صورت های مالی، به کسر ارزش باقیمانده آن.
ارزش باقیمانده: مبلغ برآوردی که واحد تجاری در حال حاضر میتواند از واگذاری دارایی پس از کسر مخارج برآوردی واگذاری بدست آورد، با این فرض که دارایی در وضعیت متصور در پایان عمر مفید باشد.
ارزش باقیمانده تضمین شده عبارت است از:
الف.در مورد اجارهکننده، آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که توسط اجارهکننده یا شخص وابسته به وی تضمین گردیده است (مبلغ تضمین شده حداکثر مبلغی است که میتواند تحت هر شرایطی قابل پرداخت باشد) و
ب.در مورد اجارهدهنده، آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که توسط اجارهکننده یا شخص ثالثی تضمین شده است.
مبانی حسابداری
مبانی حسابداری، انتخاب زمان شناسایی و ثبت درآمدها و هزینه ها در دفاتر حسابداری است.
انتخاب هر یک از روشهای شناسایی و ثبت درآمدها و هزینه ها، نوعی مبنای حسابداری محسوب می شود که حسب مورد در حسابداری موسسات بازرگانی و موسسات غیرانتفاعی مورد استفاده قرار میگیرد.
مبنای نقدی
حسابداری نقدی، روش حسابداری است که اساس آن بر دریافت و پرداخت وجه نقد استوار میباشد. در این سیستم هرگونه تغییر در وضعیت مالی موسسه، مستلزم مبادله وجه نقد است و درآمدها زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند که وجه نقد آن ها دریافت شود و هزینه ها زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند که وجه آن ها به صورت نقد پرداخت گردد.
مبنای تعهدی
در مبنای تعهدی کامل، درآمدها زمانی شناسایی و در دفاتر حسابداری منعکس می گردند که تحصیل شده یا تحقق مییابند.
در این مبنا، زمان تحصیل یا تحقق درآمد، هنگامی است که درآمد به صورت قطعی مشخص شده یا بر اثر ادامه خدمات حاصل میگردد. لذا زمان وصول وجه در این روش مورد توجه قرار نمی گیرد، بلکه زمان تحصیل یا تحقق درآمد در شناسایی و ثبت آن اهمیت دارد. همچنین در این مبنا، زمان شناسایی و ثبت هزینه ها، زمان ایجاد و یا تحقق هزینه هاست و زمانی که کالایی تحویل میگردد یا خدمتی انجام می شود، معادل بهای تمام شده کالای تحویلی و یا خدمت انجام یافته، بدهی قابل پرداخت ایجاد میشود.
سود و زیان – گزارشی که نتایج فعالیت های واحد انتفاعی طی دوره حسابداری را نمایش دهد صورت سود و زیان نامیده می شود. هدف از تهیه این گزارش، ارائه کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره مالی و تمرکز اصلی آن درآمدها و هزینه های عملیاتی است.
سود و زیان جامع – گزارشی که کلیه تغیرات (افزایش یا کاهش) حقوق صاحبان سرمایه از بابت درآمدها و هزینه های مختلف شناسایی شده اعم از تحقیق یافته وتحقیق نیافته طی دوره مالی رانشان دهد.
از آنجا که صورت سود و زیان جامع در برگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است، سود و زیان خالص دوره مالی به عنوان اولین قلم صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد. به این ترتیب صورت سود و زیان دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع (یعنی درآمدها و هزینه های تحقق یافته) را به تفصیل نشان می دهد و سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده (یعنی درآمدها و هزینه های تحقق نیافته) به طور جداگانه در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد.
نمونه ای از سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده تحقق نیافته که ناشی از تغییرات ارزش دارایی ها و بدهی هایی است که اساسا به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری شده و به موجب استانداردهای حسابداری مربوطه مستقیما به حقوق صاحبان سهام منظور می شود به شرح ذیل است:
- تجدید ارزیابی دارایی های ثابت مشهود
- تجدید ارزیابی سرمایه گذاری های که تحت عنوان دارایی غیره جاری طبقه بندی می شود
- تسعیر ارز
یادآوری: هدف از گزارشگری سود جامع، گزارش میزان عملکرد کلی واحد تجاری است.
یکی دیگر از بخش های مهم مباحث جاری در حسابداری، به نام حسابداری معاملات ارزی می باشد. هنگامی که یک معامله ارزی انجام می شود، از نرخ روز ارز در تاریخ انجام معامله برای ثبت آن استفاده می شود. به عنوان مثال فرض کنید شرکت پرشین در اول شهریور ماه ۱۳۸۸ ماشین آلات را به مبلغ ۵۰۰,۰۰۰ یورو از کشور آلمان خریداری کرده است.
نرخ یورو در این تاریخ ۱۲,۱۰۰ ریال می باشد. بدین ترتیب شرکت پرشین این خرید را این طور ثبت می کند: ماشین آلات ۶۰۵۰ (بدهکار) و حساب های پرداختنی ارزی ( یورو) ۶۰۵۰ ( بستانکار).
در صورتی که بدهی مورد نظر تا پایان سال مالی تسویه نشود، باید به نرخ ارز در تاریخ ترازنامه مجددا تسعیر گردد و سود و زیان حاصل از تسعیر ارز نیز شناسایی گردد. دو روش حسابداری برای شناسایی سود و زیان ناشی از تسعیر ارز وجود دارد:
– روش اول معامله ای
– روش دوم معامله ای
روش اول معامله ای: در این روش معامله ارزی به عنوان یک معامله واحد در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال، شرکت آلفا زمانی که نرخ روز تسعیر هر یورو ۹۲/. دلار است کالای ۱ میلیون یورویی را به شرکت آلمانی بفروشد.
چنانچه وجه در تاریخ فروش دریافت شود، شرکت آلفا بابت ۱ میلیون یورو، مبلغ ۹۲۰,۰۰۰دلار دریافت و به عنوان درآمد فروش شناسایی خواهد کرد. ولی چنانچه شرکت آلفا برای تسویه ی وجه مهلتی ۳۰ روزه به خریدار آلمانی داده باشد و در پایان مهلت مقرر هر یورو معادل ۹۰/. دلار باشد، شرکت آلفا تنها ۹۰۰,۰۰۰دلار دریافت خواهد داشت. روش یک معامله ای بیان می دارد که نوسانات نرخ ارز در فاصله زمانی بین فروش تا تاریخ تسویه باید به ترتیب زیر شناسایی شود:
فروش ۲۰,۰۰۰ (بدهکار) حساب های دریافتنی (یورو) بستانکار، همان طور که ملاحظه می کنید ثبت اولیه تاریخ انجام معامله ارزی تعدیل شد. انتقاداتی که بر این روش وارد شده است این است که این واقعیت را نادیده می گیرد که شرکت آلفا در صورت دریافت وجه در تاریخ فروش می توانست به جای ۹۰۰,۰۰۰دلار ، ۹۲۰,۰۰۰دلار دریافت کند.
در واقع شرکت بابت افت ارزش یورو در طی ۳۰ روز، متحمل زیانی معادل ۲۰,۰۰۰ دلار شده که در این روش انعکاسی از آن در حساب ها داده نمی شود.
*هیئت استانداردهای حسابداری مالی این روش را رد کرده است.
روش دوم معامله ای: تفاوت های ناشی از تسویه یا تسعیر اقلام پولی ارزی واحد تجاری به نرخ هایی که در ثبت اولیه یا در تسعیر این اقلام در صورت های مالی دوره قبل به کار رفته است، باید به عنوان درآمد یا هزینه دوره وقوع شناسایی شود. طبق این روش فروش صادراتی و وجوه نقد وصولی آن دو رویداد مستقل از هم تلقی می شوند. بنابراین شرکت آلفا باید فروش را به نرخ روز ارز در تاریخ فروش ثبت کند و از آن تاریخ به بعد دیگر حساب فروش را تغییری ندهد.
هرگونه تفاوت بین تعداد دلارهایی که می توانست در تاریخ فروش دریافت شود با تعدادی که عملا در ۳۰ روز بعد دریافت خواهد شد ناشی از نوسانات نرخ ارز بوده که باید به حساب سود یا زیان ارز منظور شده و در بخشی مجزا از حساب فروش در صورت سود و زیان شرکت گزارش شود.
هیئت مدیره هر شرکت مکلف است هر سال ۵ درصد از سود خالص شرکت را با عنوان اندوخته قانونی ذخیره نماید. همین که اندوخته قانونی به ۱۰ درصد کل سرمایه شرکت رسید، ذخیرهکردن آن اختیاری است.
طبق ماده ۱۴۰ اصلاحیه قانون تجارت، یک بیستم سود خالص هر سال باید به عنوان اندوخته قانونی در نظر گرفته شود. ازطرف دیگر، طبق ماده ۲۳۸ همان اصلاحیه، مبنای محاسبه اندوخته قانونی، سود خالص پس از وضع زیان های وارده در سال های قبل تعیین شده است. بنابراین، در شرایطی که شرکت زیان انباشته (سنواتی) دارد، تنها، رقم سود خالص سال جاری نباید مبنای محاسبه اندوخته قانونی قرار گیرد بلکه لازم است جمع زیان سنواتی از رقم سود خالص سال جاری کسر و یک بیستم مازاد محاسبه و به عنوان اندوخته قانونی در نظر گرفته شود.
اندوخته قانونی طبق قانون تجارت باید هر ساله ۲۰ / ۱ معادل ۵%سود شرکت جهت اندوخته قانونی ذخیره شود تا به ۱۰%سرمایه برسد و این اندوخته اجباری است (در صورت سود ده بودن شرکت) ولی اندوخته عمومی و احتیاطی اختیاری وابسته به نظر هیئت مدیره می باشد.
* نکته مهم در خصوص اندوخته قانونی این است که در صورتی که یک واحد تجاری مبلغ اندوخته قانونی خود را از سقف تعیین شده (۵ درصد سرمایه) بیشتر در نظر گرفته باشد (مثلا ۷ درصد) تحت هیچ عنوان اجازه کاهش مبلغ اندوخته خود را نخواهد داشت- تبصره ۲ ماده ۱۵۸ قانون تجارت ((انتقال اندوخته قانونی به سرمایه ممنوع می باشد)).
* برابر ماده ۲۸ و ۲۹ قانون محاسبات عمومی کشور تعریف پیش پرداخت و علی الحساب به شرح زیر بیان شده است:
ماده ۲۸ – پیش پرداخت عبارت است از پرداختی که از محل اعتبارات مربوط بر اساس حکم و قراردادها طبق مقررات پیش از انجام تعهد صورت می گیرد.
ماده ۲۹ – علی الحساب عبارت است از پرداختی که به منظور ادای قسمتی از تعهد با رعایت مقررات صورت می گیرد. در کل علی الحساب در ازای خدماتی که انجام شده پرداخت می گردد، ولی پیش پرداخت جهت خدماتی که در آینده دریافت خواهد شد پرداخت می گردد.
همانگونه که اطلاع دارید معادله اصلی حسابداری شامل بخش دارایی ها در سمت راست و بدهی ها و سرمایه در سمت چپ می باشد و کلیه حساب ها ( به استثنای حساب های انتظامی) با توجه به نوع خود مربوط به سمت راست معادله و یا سمت چپ آن می باشند:
دارایی= بدهی + سرمایه
با توجه به اینکه هر نوع رویداد مالی باعث ایجاد تغییر در حساب ها و افزایش یا کاهش آن ها شده و به دنبال آن باعث تغییر در معادله فوق می گردد باید ثبت و ضبط گردد.
بر اساس قواعد حسابداری، بخش سمت راست معادله حسابداری دارای ماهیت بدهکار و سمت چپ آن دارای ماهیت بستانکار می باشد و به همین دلیل به حساب هایی که متعلق به سمت راست معادله حسابداری می باشند “حساب با ماهیت بدهکار” و به حساب هایی که متعلق به سمت چپ معادله حسابداری می باشند “حساب دارای ماهیت بستانکار” گفته می شود (توجه داشته باشید که منظور از بدهکار و بستانکار در حسابداری با آنچه در جامعه رواج دارد متفاوت است).
برای ثبت تغییرات ایجاد شده در حساب های مذکور از “سند حسابداری” استفاده می شود و به جای کلمه های “افزایش” و “کاهش” عنوان “بدهکار” یا “بستانکار” به کار برده می شود.
قاعده کلی ثبت تغییرات در حسابهای متعلق به سمت راست معادله حسابداری (حساب های با ماهیت بدهکار) :
افزایش در حساب های با ماهیت بدهکار (یعنی متعلق به سمت راست معادله حسابداری) در ستون بدهکار ثبت می شود
کاهش در حساب های با ماهیت بدهکار (یعنی متعلق به سمت راست معادله حسابداری) در ستون بستانکار ثبت می شود.
قاعده کلی ثبت تغییرات در حسابهای متعلق به سمت چپ معادله حسابداری (حساب های با ماهیت بستانکار):
این بخش دقیقا بر عکس بخش سمت راست معادله حسابداری و به شرح زیر می باشد :
افزایش در حساب های با ماهیت بستانکار(یعنی متعلق به سمت چپ معادله حسابداری) در ستون بستانکار ثبت می شود
کاهش در حساب های با ماهیت بستانکار(یعنی متعلق به سمت چپ معادله حسابداری) در ستون بدهکار ثبت می شود.
نکته: حساب های با ماهیت بدهکار در پایان سال باید دارای مانده بدهکار و حساب های دارای ماهیت بستانکار باید دارای مانده بستانکار باشند در غیر اینصورت باید ثبت اصلاحی انجام و مانده به حساب مرتبط منتقل شود.
انواع ماهیت حساب ها:
حساب ها نسبت به “ماهیت بدهکار و بستانکار” که در بالا تعریف شد دارای ۴ حالت می باشند:
۱- ماهیت بدهکار:
حساب های با ماهیت بدهکار شامل حساب های گروه دارایی های جاری، دارایی های ثابت، هزینه ها و بهای تمام شده می باشند.
۲- ماهیت بستانکار:
حساب های با ماهیت بستانکار شامل حساب های گروه بدهی های جاری، بدهی های بلند مدت، سرمایه و درآمد می باشند.
?نکته: ماهیت برخی از حساب ها با توجه به تاثیر آنها در افزایش یا کاهش مقدار سرمایه شرکت یا دارایی ها مشخص می شود. حساب درآمد، هزینه و ذخیره استهلاک از این جمله می باشند.
حساب های گروه درآمد به دلیل افزایش دادن سرمایه دارای ماهیت بستانکار و حساب های گروه هزینه به دلیل کاستن از سرمایه دارای ماهیت بدهکار می باشند. حساب ذخیره استهلاک نیز چون کاهنده دارایی ها می باشد دارای ماهیت بستانکار است.
۳- حساب های با ماهیت دوگانه:
که می توان آنها را یا در سمت راست معادله حسابداری قرار داد و یا در سمت چپ و مانده آن ها در پایان سال می تواند بدهکار یا بستانکار باشد مانند حساب جاری شرکا.
۴- حساب های فاقد ماهیت:
این گروه شامل حساب هایی هستند جنبه تعهدی دارند و تغییرات در آن ها رویداد مالی حساب نمی شود. حساب های انتظامی از جمله این حساب ها می باشد.